اینکه ما چه جور آدم هایی هستیم .. در نگاه خودمان و دیگران /معمولن تفاوت داره.
نمی دونم چرا / اما اکثر مواقع وقتی نظر کسی را در مورد خودت بپرسی از تو تعریف می کنه !
البته فکر کنم بیشتر در جامعه ما این شکلی باشه /
در ایران ما / نظرت را بگو - از من انتقاد کن ... یعنی تعریف کن .
ما آدم های رک و صریحی نیستیم .. چرایش بماند ... اما نه بلدیم حرف دلمان را رو راست بزنیم
و نه بلدیم حرف رو راستی را بپذیریم
البته / همیشه ادعاهایی که می کنیم بر خلاف این چیزهایست که گفتم/ مثلن تا با یک آدم جدید همصحبت میشیم...
این جمله که : من آدم رکی هستم - جز اولین جملاتیست که ب زبان طرفین می آد ..
اما واقعیت این نیست .. دلیل محکمشم این که تا کمی هوای صمیمیت تو آسمون یه رابطه پخش میشه...
بنا ب دلایلی احتمالن / حرف ها غیر مستقیم زده میشه و ...
اینجاست که مجبور میشیم نقش بازی کنیم ! نقابی ب صورت بزنیم
احتمالن یه چیزاییرو تحمل کنیم / خود خوری کنیم و هزارتا چیز دیگه که میشد با یه جمله ساده همون اول راه
اینهمه سردرگمی واسه آخر راه درست نکرد .
ب نظرم مشکل اینجاست که ما حتی با خودمون هم / روراست نیستیم...
*
بزرگی ! میگه : اگه اولش ب آخرش فکر نکنی ... آخرش مجبور میشی ب اولش فکر کنی .