تولدهر انسان روشن شدن كبریتی است و مرگش خاموشی آن..
بنگر در این فاصله چه كردی... گرما بخشیدی یا سوزاندی ؟
*
روزگاری روزهایمان. نه بگذار بگویم ثانیه هایمان در کنار هم می گذشت.. می گذشت خالی قشنگ نیست..
بگذار بگویم در کنار هم " خوش " می گدشت..
ما برای کنار هم بودن بهانه نمی خواستیم.. و این شد که چشممان زدند ! و بعد از آن هم ب ناچار تن به شرابط دادیم
حالاشماهاآنور و من این ور ... درسته فاصله مهم نیست وقتی دلهایمان بهم نزدیک است اما ..
خودت که می دانی چه می گویم.
دلم نمی خواهد تلخ بنویسم.. امروز روز قشنگیست..
یک سال بزرگتر شدی.. و من می دانم برای این بزرگتر شدنت جه تاوان هایی که ندادی..
امیدوارم سال پر باری داشته باشی.. همانطوری باشد که دلت می خواهد باشد
دوستای عزیز.. " تولدت مبارک "